ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

یادداشتی از دکتر محمود دهقانی

 

نقدی بر بازسازی و نگهداری آثار باستانی خوزستان

دکتر محمود دهقانی (از دانشگاه تکنولوژی سیدنی استرالیا)

پس از آن که با گروهی از دوستداران دانشنامه "ایرانیکا" توانستیم از دکتر "خاویر آلبارز-مون" استاد باستان‌شناس دانشگاه سیدنی، برای سخنرانی در سالن دانشگاه دعوت کنیم، در مورد تاریخ ایلام که رشته تخصصی اوست سخنرانی مبسوطی با نمایش اسلاید و فیلم برگزار نمود. ایشان چند بار به ایران سفر کرده و مدتی را در خوزستان، ایذه و ممسنی برای پژوهش به سر برده است. پس از سخنرانی بر سر میز شام به من که راهی ایران بودم توصیه‌اش این  شد تا از آثار باستانی خوزستان به‌ویژه معماری منحصربه‌فرد زیگورات چغازنبیل که رشته تخصصی او در باستان‌شناسی است بازدید کنم. تاکید و سخنرانی ایشان من را بیشتر به وسوسه انداخت و در تیرماه گرم تابستان، در هوای تب‌دار و شرجی به اهواز رسیدم. مشکل عمده‌ای که من در هنگام سفر به ایران شاهد آن بوده‌ام، گرما و سرما نیست بلکه، نبود نظم و تاخیرهای حوصله سوز در امور هوایی و زمینی است و بر این باورم که تا این مهم به سرانجام نرسد امور گردشگری در ایران پایش لنگ است و ره به جایی نخواهد برد.

          

                                        دکتر "خاویر آلبارز-مون" در لباس بختیاری

 اهواز مرکز استان خوزستان با وجود رود کارون که از دل شهر می‌گذرد یکی از زیباترین شهرهای جنوبی ایران است که زیبا‌یی خود را مدیون طبیعت بکر بوده و این امر ربطی به دانش دولت‌ها و مسئولان شهری در گذشته و حال نداشته و ندارد. مسئولان امور به دلیل نداشتن آگاهی در امور شهر سازی، به ویژه در عصر الکترونیک از این واقعیت غافل‌اند که با هجوم روستاییان به اهواز و نداشتن برنامه‌های سنجیده و حساب شده در امور شهرسازی چهره این شهر عبوس و غم‌زده و رنج‌آور شده است.

چه در گذشته و چه در روزگار کنونی هر مسافری غروب‌های دل انگیز اهواز، به ویژه در حاشیه رود کارون را به خاطر می‌آورد. اگر دولت آستین بالا زده و دستی بر سر و روی این شهر بکشد، اهواز با گذر کارون از دل دم کرده خود، از نظر زیبایی می تواند خواهر خون گرم اصفهان و زاینده رود بشود.

از سوی دیگر یکی از مشکلات عمده‌ای که نه تنها اهواز، بلکه همه شهرهای ایران در حال حاضر با آن دست به گریبانند تقلیدهای چشم و گوش بسته معماران و شهر سازان است. این موضوع بیشتر از هر چیز در امور ساختمان‌سازی به چشم می‌خورد. در امور پل‌سازی نیز در شهری مثل اهواز با وجود کارون و گستردگی بدون ملاحظه شهر و نیاز به پل‌های جدید، این تقلیدها مشاهده می‌شوند.

باید به یاد داشت که سه رود کرخه، کارون و دز به جلگه خوزستان سرازیر هستند. از این رو این استان نیاز به پل‌های بیشتری دارد. پل‌های جدید در اهواز بیشتر تقلیدی چشم و گوش بسته از پل های شهرهای برخی از کشورهاست و نشانه این که معماران و شهرسازان خودی از وضعیت منطقه‌ای و جغرافیایی غافل‌اند.

از شمایل ناتمام یکی از پل‌ها در اهواز چنین پیدا بود که تقلیدی از پلی در سیدنی استرالیاست که "انزاک بریج" نامیده می‌شود. ولی واقعیت این است که با در نظر گرفتن آب و هوا از نظر مقاومت مطمئنا پل اهواز به پای "انزاک بریج" نخواهد رسید.

چمبره شاهراه‌های اطلاعاتی الکترونیکی و ماهواره‌ها در عصر کنونی، جهان را شبیه به یک دهکده کرده است. مسئولان شهر سازی و شهرداران ما، نا آشنا به امور شهر سازی مثل کبک سر در برف فرو برده‌اند. بی خیال از آن که شاهکارهای مضحکشان بر سر بازار جهان در حال نمایش است و دیده می‌شود.

از طرف دیگر در خرمشهر، یکی از شهرهای این استان، نیز شاهد ساختمانی بودم که به تقلید از "اوپرا هاوس" سیدنی با قیافه‌ای بسیار زشت و خنده‌آور ساخته شده بود و لابد شهردار وقت، آن را یکی از عجایب هفت‌گانه  خرمشهر به ثبت رسانده تا از دولت مربوطه خود در پایتخت تشویق نامه بگیرد!

اشتباهات مسئولان در مورد شهرسازی و بازسازی شهرها در خوزستان به ویژه پس از پایان جنگ عراق با ایران، نابخشودنی است، چرا که پس از ویرانی خرمشهر نظارت محکم و علمی بر نوسازی شهرهای جنگ‌زده استان خوزستان صورت نپذیرفت. خرمشهر و آبادان تا مدتی پس از جنگ از سکنه خالی بودند، با این وجود پیش از آن که شهروندان به شهر ویران شده خود برگردند، دولت‌ها یکی پس از دیگری می‌توانستند با کمک شهرسازان برجسته آبادان ویران را دوباره با اسلوب، آباد کنند. اما این کار را نکردند و با برای مثال سپردن مسئولیت احداث سیستم فاضلاب به نور چشمی‌های ناشی و بی‌خبر از امور شهرسازی حدود سه بار عده‌ای آمدند و بودجه گرفتند و فرار کردند و فاضلاب شهر آبادان تا همین امروز هم دچار اشکال فنی و تخصصی است.

 اگر در همان روزگار شهردار و شهرسازانی دلسوز و کارآمد بر سر کار گمارده بودند، شهر خرمشهر در نزدیکی آبادان را نیز یکی از زیباترین شهرها نه تنها در استان خوزستان و سراسر ایران، بلکه زیباترین شهر جهان می‌کردند.

خرمشهر با وجود طبیعت بکر خود، شایستگی زیبارویی داشته و دارد. ولی صد حیف که پس از خونین‌شهر شدن و تلاش خستگی‌ ناپذیر فرزندان این خاک و زدودن رخت ماتم از اندام این عروس ماتم نشسته در آتش جنگ ابلهانه صدام، مسئولان ناشی نتوانستند روح و روان شهر را خرم کنند.

با این که سال ها جنگ پایان یافته اما هنوز چهره این شهر عبوس است. علم و تجربه ثابت کرده که شهرهای عبوس کودکان و شهروندانی غمزده و روان پریش به بار خواهد آورد. استان خوزستان که به مدت یک قرن بر روی طلای سیاه نشسته است، حال و روزش نباید این چنین باشد.

خوزستان از استان‌های پرآوازه جنوب کشور، با پل‌های کارون همراه با آثار باستانی هفت‌تپه و چغازنبیل، کاخ آپادانا و دژ تپه اگروپل و آثارهای منحصر به فرد در شهرهای شوشتر و دزفول، دارای جاذبه‌های گردش‌گری است. حال که دریای نفت رو به خشکیدن است و درآمد آن نتوانست به داد این استان برسد، حداقل بگذاریم صنعت گردشگری در آن رونق بگیرد.  چرا که خوزستان در تاریخ و فرهنگ ایران نیز نامی برجسته دارد. نه تنها آرامگاه دانیال نبی در شوش، بلکه آثار به جا مانده از ایلامی‌ها، هخامنشی‌ها و سنگ‌نبشته‌ها و آثار حیرت‌انگیز این استان همگی بازتاب دهنده فرهنگ و تاریخ ایران در آیینه جهان نمای نخستین فرهنگ تمدن بشری "میان رودان" (بین النهرین) است. ولی قبای ژنده روزگار، را باید به کجای این شب تیره آویخت که آثار باستانی خوزستان نیز همچون همه استان‌های کشور از نگهداری و مرمت دلسوزانه و علمی برخوردار نبوده و متاسفانه پس از انقلاب مورد هجوم سوداگران تاراج دهنده یادگارهای تاریخی کشور بوده است.

 سستی در نگهداری از آثار باستانی بسیار حساب شده است و مسئولان در برابر نابودکنندگان آثار باستانی این خاک، چشم‌پوشی می‌کنند. این واقعیت تلخ باعث شده تا دست سوداگران و دشمنان فرهنگ را برای هر تاراجی باز بگذارند. از نداشتن دوربین‌های مدار بسته و دیوارهای سیمی اطراف آثار  باستانی گرفته تا زنگ‌زدگی  تابلوهایی که سازمان میراث فرهنگی در سال‌های نخست انقلاب نصب کرده و هم اکنون نوشته تابلوها پاک شده‌اند و خوانا نیستند، گرفته تا ساعات کم اجازه ورود به بازدیدکنندگان که آن‌قدر ضعیف و اسفبار است که روح و روان بازدیدکننده این آثار در غمی جانکاه  فرو می‌رود.

 در کنار کیوسک نگهبانی در هوای دم کرده و پر شرجی دستگاه آب سردکن برای بازدید کنندگان نصب نیست. سطل آشغال آبرومندانه‌ای برای پلاستیک شکلات و "پفک" کودکان وجود ندارد و با وزش باد، پلاستیک‌های ویلان بر فراز آثار باستانی به پرواز در می‌آیند. فروشگاه کوچک آبرومندانه‌ای در نزدیکی در ورودی نیست تا با عرضه محصولات فرهنگی از جمله عکس و سی‌دی، چکیده‌ای از تاریخ آثار باستانی برای بیننده مشتاق نمایش داده شود و بازدیدکننده را با بروشور آگاهی بدهند تا بداند پا به کجا گذاشته و از گذشته سرزمین خود آگاهی بیشتری داشته باشد.  

            

                                                              چغازنبیل

           

                                                         گل‌نبشته چغازنبیل

نصب یک آب سرد کن و عرضه محصولات فرهنگی در ورودی چغازنبیل بسیار ضروری است چرا که پرستش‌گاه چغازنبیل یکی از آثار مهم  باستانی است که در چهل و پنج کیلومتری شوش، دور از شهر و بازار قرار دارد. این اثر معماری که خود نادرترین شناسنامه معماری جهان است آیینه تاریخ معماری و تمدن چند هزار ساله است. پرستش‌گاه چغازنبیل در قلب شهر "دارنتاش" به دستور "اونتاش گال" پادشاه روزگار ایلام میانه در بین سال‌های  ۱۲۷۵ تا ۱۲۴۰ پیش از میلاد مسیح ساخته شده و در پیش از اسلام یک جایگاه نیایش نیاکان ما بوده که نه تنها در روزگار آشور بنی پال از نینوا سپاهیان او آن را مورد هجوم قرار دادند و ویران شد، بلکه در تیررس موشک‌های صدام حسین نیز قرار داشته است. در روزگار کنونی و با پشت سر گذاشتن توفان‌های تاریخی این بار  نباید مورد بی‌مهری دولت های خودی در ایران قرار بگیرد.

حفاری و سر و سامان دادن به زیگورات چغازنبیل که از میراث جهانی است به عهده  "رومن گریشمن" بوده که با همسرش "تانیا" سال‌ها در ایران بودند. پرستش‌گاه  باستانی چهارگوش چغازنبیل ویژه خدای "اینشو شینک"  چند طبقه و ارتفاع آن در اصل ۵۰ متر بوده که در حال حاضر از آن فقط ۲۵ متر باقی مانده است. از نظر تزئینات معماری نیز نه تنها قدیمی‌ترین کاشی دنیا در این جا به دست آمده بلکه دارای قدیمی‌ترین تصفیه‌خانه آب بوده است.  بر گل نبشته و آجرهای این  پرستش‌گاه نوشته هایی به  خط ایلامی کشف شده است.

از دیدنی‌های برجسته دیگر در شوش، آرامگاه دانیال نبی است که نه تنها برای ایرانیان بلکه در باور پیروان ادیان ابراهیمی نیز دارای ارج و احترام است. از زیبایی‌های منحصر به‌فرد معماری آرامگاه دانیال، گنبد چرخوکی (مخروطی) آن است. 

          

                                                     دانیال نبی در شوش

 شهر شوش که مقر ایلامی‌ها و جایگاه فصلی هخامنشیان بود و روزگاری تمدن ایلام و میان‌رودان را به‌هم گره زده بود، در حال حاضر با وجود شهرداران و شهرسازان مبتدی و بی‌خبر از تاریخ، نمای یک روستای زهواردر رفته دارد که تمدن آن را فقط در کتاب‌های تاریخ باید خواند و نمای کنونی آن خسته و رنجور گویای عظمت دیرینه آن نیست.

بر فراز تپه مشرف به آرامگاه دانیال شوش، دژ زیبایی قرار دارد که به سبک دژهای ایرانی- اروپایی ساخته شده است. این دژ تا حدودی به گونه دژ سپهر سپهران در خرم آباد  لرستان بوده که آن نیز در روزگار قاجار ساخته شده است. دژ  شوش از  ویرانه‌های به جا مانده تختگاه آپادانای داریوش، در سال ۱٨٩۷ میلادی توسط " ژاک د مورگان" سرپرست گروه باستان‌شناسی فرانسوی بر فراز تپه "اگروپل" ساخته شد. نقشه این دژ اقتباسی از قلعه‌های روزگار فئودالی سده‌های میانی فرانسه است. یافته‌های قابل ملاحظه‌ای از کاوش‌های گروه فرانسوی در آپادانا به اروپا منتقل و هم اکنون نیز در موزه "لوور" پاریس از آن ها نگهداری می‌شود.   

          

                                                           دژ شوش

با این که دژ  شوش همچون نگینی در چشم انداز شهر می‌درخشد ولی به این ساختمان هم خوب رسیدگی نشده و در انبار آن گربه‌های ماده ویلان زایمان کرده‌اند. به درختان "گز" اطراف آن که به آب هم نیازی ندارند، اهمیت داده نشده و سقف و ناودان ها به مرمت و بازسازی فنی و مهندسی نیاز دارند. از سوی دیگر در بستر کاخ آپادانا نیز پرچین‌های سیمی چون زنگ زده‌اند، برخی از بازدیدکنندگان نا آگاه برای گرفتن عکس از روی آن می‌گذرند و بر گرده اسب‌های سنگی دو سر، که صدمه دیده اند، می‌ایستند و عکس می‌گیرند. نگهبانی نیز در آنجا نیست تا از این کار جلوگیری کند. هر چند که بوته‌های "لگجی" ( کاپربری) سر سبزی به پیرامون داده است ولی حرس این بوته‌ها حداقل در کنار ستون‌ها و ته ستون‌های کاخ باید انجام بپذیرد. از سویی دوربین‌های مداربسته بر فراز دژ شوش نیز می‌توانند نگهبانان الکترونیکی خوبی برای پی‌گیری خطاها باشد. 

            

                                              سرستون سنگی کاخ آپادانا

        

          

                                             ستون و پایه ستون کاخ آپادانا

آثار بی‌شماری در خوزستان از جمله گستره آبشارهای شوشتر، پل دیلمیان، تاق پیروزی ساسانی (تاق نصرت)، دژ داوود لور، گور هرمز ساسانی، آتشکده‌ها، بافت های تاریخی غار اشکفت سلمان و سنگ نبشته‌ها نیاز مبرم و فوری به نگهداری دلسوزانه دارند.

متاسفانه به هر جا پا گذاشتم بر سنگ و دیوارهای تاریخی یادبود نوشته‌اند. باید در دبستان‌ها و دبیرستان‌ها به نوجوانان و جوانان یاد داده شود تا قدر آثار باستانی کشور خود را دانسته و بر سنگ‌نگاره‌ها یادبود ننویسند. در سایه آموزش نگهداری از آثار باستانی است که این برگ‌های زرین تاریخ ایران مخدوش نخواهند شد.

نظرات 16 + ارسال نظر
نسرین 16 دی 1390 ساعت 12:31 ب.ظ http://www.unsw.com

با سپاس از گزارش و عکس های تازه ای از این آثار. این تصاویر با ۳۵ سال پیش خیلی تفاوت دارد

مهرکیان 16 دی 1390 ساعت 02:37 ب.ظ

نام ایشان Javier Alvarez-Mon
خاوی یر ر آلوارز مون است و این عکس را من در برابر نگارکند شماره 2 کول فرح ایذه گرفته ام اینکه به آثار خوزستان هم چون دیگر نقاط ایران نمی رسند حقیقتی تلخ است که از زبان یک بیگانه در خارج از کشور گویا بهتر به گوش می رسد !.پل دیلمیان، تاق پیروزی ساسانی (تاق نصرت)، دژ داوود لور، گور هرمز ساسانی، آتشکده‌ها،آدرس های درستی نیست که کسی پیگیری کند بدرود
<javier.alvarez-mon@sydney.edu.au

در مورد عکس‌ها دکتر دهقانی در ایمیلی نوشته اند:

«...بجز عکس "خاویر" همه عکس ها مال من است و بنده زاده گرفته. و عکس خاویر هم خودش شخصا داده و گفته ام برای سایت ایران نامه است ...»

بختیاری 17 دی 1390 ساعت 12:58 ق.ظ http://ostanebakhtiari.blogfa.com

از نوشته ای که در مورد سردار بیبی مریم در تارنمای خودتان نوشتید استفاده کردم بسیار خوب بود.از انجا که وبلاگ بنده وبلاگی است قومیتی و هیچ دشمنی نیز با همسایگان خود ندارد تار نمای شما را در وبلاگ بنده لینک می کنم.بسیار وبلاگ جالبی در مورد اصفهان دارید امیدوارم اصفهان با مدیرانی لایق به اوج شکوفایی برسد.که ین به نفع ما است ولی نه با این مدیریت

البته با سپاس از سرور مهرکیان. تلفظ صحیح Alvarez-Mon
آلبارز-مون است. البته اگر به انگلیسی بخواهیم نام او را بیان کنیم فرمایش مهر کیان درست است اما در زبان اسپانیولی v ؛اوبه؛ هست و (ب) تلفظ می شود. من اسم او را به تلفظ اسپانیولی نوشته ام. یعنی زبان مادری ایشان. اتفاقا دیشب با هم بودیم. از نکته سنجی درست و دقیق شما ممنونم. همین که این یادداشت شما را برای آدرس درست مصمم کرده عشق است جناب مهرکیان عزیز. مانا باشی و تندرست. تصدقت محمود

خدمت مهرکیان ارجمند فراموش کردم در پست قبل بنویسم که عکس را ایشان به من داده و پیش از چاپ آن در ایران نامه هم با ایشان در این مورد صحبت کرده ام. این یادداشت فارسی با عکس به دکتر آلبارز-مون ایمیل شده است. دیگر این که این عکس در چند جا هم پیش از آن چاپ شده . بویژه در سایت ایران شناختی دکتر جلیل دوستخواه . بقیه عکس ها را همان گونه که دکتر سپنتا فرموده اند مزدک پسرم که من را در ایران همراهی می کرد گرفته است. مانا باشید

و این پیام هم خدمت سرور مهرکیان عرض می شود که: نرسیدن به آثار خوزستان را من محمود دهقانی نوشته ام. بیگانه نیستم.

فرزند ایران 17 دی 1390 ساعت 08:40 ب.ظ

با سلام و خسته نباشد. متاسفانه آقای مهرکیان اصل مطلب را ول کرده و چسبیده به تلفظ اسم خاویار که آلبارز است یا آلوارز.
بیخود نیست مملکت ما این قدر بی در و پیکره.
خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است!
حالا اسم این جناب هرچی که بود. دکتر دهقانی این همه نکات مهم در مطلبشون بود این دوستان خوزستانی ما همه را درست کردند فقط گیرشان تلفظ اسم آن آقاست؟
واقعا که!
از شما هم تعجب می کنم که چرا هر نظر سخیفی را منتشر می کنید؟

خواننده گرامی

به هر حال ما بنا بر اصل آزادی بیان و احترام به آن اصل همه نظرات را چه خوب و چه بد منتشر می کنیم و اگر لازم باشد در حد ممکن پاسخ می دهیم.
اما توقع ما نیز از خوانندگان محترم ایران نامه این است که به هنگام نظردهی کمی بیشتر اندیشه کنند و از بیان نظرات سطحی و غیر مفید تا آنجا که می شود پرهیز کنند. به سخن دیگر به نظر می رسد که باید تمرین کنیم تا در یک محیط آزاد از آزادی درست استفاده کنیم نه این که هرچه به ذهن و زبانمان آمد شتاب زده بر زبان و قلم جاری کنیم.

شاد باشید

علی 18 دی 1390 ساعت 03:58 ب.ظ http://www.iransusa.blogfa.com

درود به شما ایران اندیش گرامی. در خصوص مشکلات و معضلاتی که از وضعیت میراث فرهنگی اشاره نمود و ریز نگری و حساسیت شما قابل ستایش و ارج گذاری است. طرح ساماندهی محوطه باستانی شوش در حال اجرا می باشد و برخی از معضلات نیز رفع گردیدند.
بدون حفظ میراث فرهنگی یک وظیفه ملی است و میسر نخواهد شد مگر با همت ملی همه فرهنگ دوستان .
شاد و سربلند باشید

مجتبی گهستونی 19 دی 1390 ساعت 01:46 ب.ظ http://taryana.ir

با درود و تشکر از انتشار این گزارش. مطلب را پرینت گرفته تا با دوستانم در انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا در اولین فرصت بخوانیم. اگر نظری بود اعلام خواهم کرد.

با درود فراوان و سپاس از شما دوست گرامی و عزیزم جناب آقای مجتبی گهستونی

از توجه شما و برخورد منطقی و فرهیخته شما با این موضوع بسیار تشکر می کنم.
خوشحال خواهیم شد از نظرات شما و همکارانتان در انجمن تاریانا باخبر شویم و آمادگی داریم نظرات شما را برای نویسنده ارجمند مقاله بفرستیم و در ایران نامه نیز منتشر نماییم.
شاد و پیروز باشید. سپنتا

خواننده ایران نامه 21 دی 1390 ساعت 03:13 ق.ظ

با سپاس از بازتاب این نوشته در سایت های وزین (سخنگو ) دوست گرامی مجتبی گهستونی و سایت سلام خوزستان. ممنون از قید سرچشمه (ایران نامه).

[ بدون نام ] 24 دی 1390 ساعت 11:39 ب.ظ

فرزند ایران


با سلام و خسته نباشد. متاسفانه آقای مهرکیان اصل مطلب را ول کرده و چسبیده به تلفظ اسم خاویار که آلبارز است یا آلوارز.
بیخود نیست مملکت ما این قدر بی در و پیکره.
خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است!
حالا اسم این جناب هرچی که بود. دکتر دهقانی این همه نکات مهم در مطلبشون بود این دوستان خوزستانی ما همه را درست کردند فقط گیرشان تلفظ اسم آن آقاست؟
واقعا که!
از شما هم تعجب می کنم که چرا هر نظر سخیفی را منتشر می کنید؟
فرزند بی ادب ایران این را هم خوانده بودی؟
مهرکیان


نام ایشان Javier Alvarez-Mon
خاوی یر ر آلوارز مون است و این عکس را من در برابر نگارکند شماره 2 کول فرح ایذه گرفته ام اینکه به آثار خوزستان هم چون دیگر نقاط ایران نمی رسند حقیقتی تلخ است که از زبان یک بیگانه در خارج از کشور گویا بهتر به گوش می رسد !.پل دیلمیان، تاق پیروزی ساسانی (تاق نصرت)، دژ داوود لور، گور هرمز ساسانی، آتشکده‌ها،آدرس های درستی نیست که کسی پیگیری کند بدرود
؟شک دارم <javier.alvarez-mon@sydney.edu.au

آقای مهر کیان عزیز
این نظر خود را قبلا نوشته بودید و دکتر دهقانی نیز پاسخ دادند. ما متوجه نشدیم که چرا دوباره همان مطلب را تکرار کرده اید آن هم با درج مجدد نظر فرزند ایران.
در هر حال از توجه شما به موضوع تشکر می کنیم. امیدواریم در آینده از نظرات سازنده تر شما بیشتر بهره مند شویم.

مهرکیان 25 دی 1390 ساعت 01:25 ق.ظ

جل الخالق که تنها یادداشت فـــرزند ایـــــــــــــــران وبرادر گــــــــــهستونی و نگارنده همیشه مقصر بدون تاریخ و هنگام است فرزند ایران هم که سخیفانه نوشته ی کسب ـ افزوده مرا نیز کاملا نخوانده اند سخیف شمرده اند زهی به آن شیر مردکه تاییدشان کرده است پاینده ایران

آقای مهر کیان عزیز

ای کاش قبل از این که نظر خودتان را بنویسد اول کمی درباره آنچه می نویسید اندیشه کنید.
هم دیدگاه شما و هم دیدگاه آقای گهستونی و هم دیدگاه فرزند ایران هر سه دارای تاریخ و هنگام هستند.
اگر دقت کنید تاریخ و زمان زیر پاسخ قرار دارد. این البته در اختیار من نیست که تاریخ در کجا قرار داشته باشد. این امکانات را خود سایت بلاگ اسکای به این گونه تعیین کرده و در اختیار ما نیست. سایت بلاگ اسکای بخصوص این قالبی که ایران نامه از آن استفاده می کند طوری طراحی شده که مدیر وبلاگ امکان حذف زمان و تاریخ را ندارد.
اگر هم به فرض امکان آن را داشتیم چنین کاری نمی کردیم.

در ایران نامه روش ما این است که همه نظرات را چه موافق و چه مخالف منتشر می کنیم و این الزاما به معنای تائید آن نظر نیست.
البته همیشه دوستان را فراخوانده ایم که قبل از نظر دادن درباره آنچه می نویسند اول اندیشه کنند و اگر هم نظری دادند این حق را برای دیگران هم محترم بدارند که نظرشان را نقد کنند.

بازتاب 2 بهمن 1390 ساعت 02:44 ق.ظ

سخنگو انجمن تاریانا. خوزستان:

http://sokhango.blogfa.com/post-1002.aspx

سلام خوزستان:

http://khouzestan.blogsky.com/1390/10/20/post-5062/

سایت معماری مهندس محمد منفرد. تهران

http://www.memarbashi.blogsky.com/1390/10/25/post-772/

هفته نامه نسیم جنوب. بوشهر

http://nasimjonoub.com/articles/article.asp?id=13815

بازتاب این نوشته در خوزستان نیوز
http://www.khouznews.ir/fa/news/14215

درود و سپاس

مجله میراث ایران چاپ امریکا به سردبیری دکتر شاهرخ احکامی نیز در شماره نوروز ۹۱ خود این نقد را به چاپ رسانده است. صفحات ۳۸-۳۹

نقدی بر بازسازی در مجله میراث شماره ۶۹ نوروز ۹۱ صفحات

۳۸- ۳۹ انعکاس داده شده است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد