ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

محدودیت‌ موسیقی سنتی ایران

 

خنیاگران سازهای ایرانی، در بند می نوازند!

ایران‌نامه – معصومه شهباز: آوای ایرانی، عنوان برنامه‌ای بود که چند سال پیش، از شبکه چهار تلویزیون دولتی ایران پخش می‌شد، برنامه‌ای که به زندگی نوازندگان و هنرمندان آواز ایرانی می‌پرداخت و صدای آثار هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی چون جلیل شهناز، روح الله خالقی، علی اکبر شهنازی و بسیاری دیگر را همراه با نمایش عکس‌هایی از سازهای آنها پخش می‌کرد. در سی و یک سال گذشته این تنها برنامه‌ای بود که سازهای ایرانی را نمایش می‌داد اما نه در حال نواختن بلکه تنها در قالب عکس؛ چرا که نمایش نواختن ساز در سیمای دولتی ایران جایی ندارد و ممنوع است. شاید یک جوان سی و یک ساله  ایرانی نداند رباب یا قیچک چگونه‌سازهایی هستند و چه صدایی دارند و یا این‌که اصلا گوشش با نوای این سازها آشنا نیست، سازی که برایش نواخته نشده و تنها گاهی در میان‌برنامه‌های تلویزیونی برایش صدای موسیقی‌ سنتی همراه با تصاویری از میراث طبیعی و تاریخی پخش می‌شود.   

سیاست‌گذاران اصلی این عرصه همواره موسیقی را با برچسب لهو و لعب نکوهش کرده و از این رو مخالف فراهم آمدن موجبات ترویج و گسترش آن هستند. از این دیدگاه تلویزیون به عنوان یک رسانه همه‌گیر نمی‌تواند نقش پررنگی در نمایش و شناخت سازهای ایرانی که یکی از میراث فرهنگی و معنوی این سرزمین است، داشته باشد؛ این در حالی است که نواختن ساز در کنسرت‌هایی که از هفت‌خوان مجوزدهی ارشاد عبور کرده‌اند و همچنین در جشن‌هایی که به مناسبت‌های مختلف از جمله اعیاد مذهبی، و دهه فجر برگزار می‌شوند، مانعی ندارد.

و اما سوالی که پیش می آید این است که چگونه نواختن ساز در تلویزیون حرام و در جایی دیگر حلال است؟ جواب این پارادوکس از دیدگاه سیاست‌گذاران در همان ابتدای سخن داده شد، یعنی جلوگیری هر چه بیشتر از ترویج هر نوع موسیقی، و نواختن سازهای ایرانی نیز هر چند هم که جزء میراث فرهنگی ایران باشند از این قسم نمی‌توانند جدا باشند. جامعه و در راس آن جوانان در عصر انقلاب ارتباطات صوتی و تصویری  گزینه‌های متعددی برای انتخاب نوع موسیقی  دارند؛ میدانی بزرگ که اجتناب ناپذیر است و سیاست‌گذاران کشور ما نسبت به آن بی تفاوت هستند. وقتی موسیقی اصیل ایرانی از سوی متولیان فرهنگ کشور حمایت نشود و راه عرضه آن سخت و یا بسته شود، افراد خواسته و ناخواسته جذب گزینه‌های دیگر می‌شوند و این همان ربودن گوی ما در میدانی است که در این سال‌ها از آن کنار گذاشته شده‌ایم.

کشورهای سراسر دنیا برای معرفی و حفظ موسیقی خود سرمایه‌گذاری نموده و از رسانه‌های خود در این راستا به بهترین شکل ممکن بهره می‌گیرند و در تلاش‌اند که موسیقی خود را علاوه بر معرفی و ارائه بهتر به مردم خود به تمام دنبا نیز معرفی کنند و شاید بتوان گفت که در این امر در صورتی موفق خواهند بود که پشتوانه  اول یعنی شناخت و فراگیر شدن موسیقی خود را در میان مردم خودشان داشته باشند و این همان چیزی است که در ایران نادیده گرفته شده و اجازه بروز و نمود به آن نمی‌دهد. نواختن سازهای ایرانی را به صورت زنده باید در کنسرت‌های نوازندگان و خوانندگان به نامی چون علیزاده ، کلهر و شجریان به تماشا نشست، کنسرت هایی که از پروسه های طولانی مجوز اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی با تواضع و تحمل تمام عبور کرده‌اند.

 در حال حاضر کنسرت‌های موسیقی اصیل ایرانی از سوی اجرا کنندگان آن به دلیل سختی‌های مراحل صدور مجوز و همچنین نبود سالن‌هایی اجرای مناسب، کمتر در کشور برگزار شده و بیشتر در کشورهای اروپایی یا در آمریکا برگزار می‌شود که شاید از نمایی دیگر بتوان آن را در معرفی موسیقی اصیل ایران در کشورهای دیگر بررسی کرد اما به گفته برخی از برگزارکنندگان به دلیل تلطیف نبودن فضای ذهنی مردم این کشورها نسبت به ایران کمتر از سویی غیر ایرانیان استقبال می شود.

به هر روی تنگنایی که موسیقی اصیل و سازهای ایرانی در آن به بند کشیده شده‌اند، ورطه دشواری است که صدای فرهنگ ایرانی را در گلو خفه کرده است؛ میراثی بزرگ که این روزها در مهجوری به سر می‌برد.

نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی 23 بهمن 1389 ساعت 12:51 ب.ظ

سلام
ضمن عرض خسته نباشی خدمت شما که از درک بالا نسبت به سیاستهای که نمیدونم اسمشو چی بزارم باید بگم که با نظرتون کاملا موافق و یک سوالی که همیشه منو عذاب میداد همین بود و واقعا هم نتونستم دلیل قانع کننده ای برای این سوال پیدا کنم
فقط میتونم بگم که برای نسل ما و میراث ارزشمندمان متاسفم
و به امید روزیکه همه کاملا درک کنن کی بودن و کی شدن و به کمک هم اصالت ایرانی و اریایی را به رخ تمام دنیا بکشونن و ثابت کنیم که غیر ار اینی هستیم که جهان فکر میکنند.

با سلام
تشکر می کنم

فرزند طبیعت 26 بهمن 1389 ساعت 11:58 ب.ظ

درود
خوشحالم به مطلبی اشاره کردید که همیشه جای سوال برای من هم داشت. در ایران اجرای برنامه هایی خاص برای مردم حرامه اما برای خود متولیان حلال. واقعا هست. همین امشب من در مراسمی از طرف هلال احمر شرکت داشتم و افسوس خوردم برای این وضعیت

جواد مفرد کهلان 27 بهمن 1389 ساعت 07:27 ب.ظ http://far-hang.blogspot.com

طاعون مذهب و صفات تظاهر غلو آمیز یخه جامعه ایرانی را گرفته است. سالهاست که اثبات کرده ام که کیانیان همان پادشاهان ماد هستند. بعدا اثبات نمودم پیشدادیان پادشهان میتانی و نوذریان هخامنشیان و گودذریان همان خاندان سپیتمه هستند ولی کو گوش شنوا. در عوض سریالهای طولانی یوسف و مختار می سازند و به خورد مردم طاعون زده و بی تشکیلات سیاسی می دهند.

محسن 28 بهمن 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://charbagh.blogfa.com

29بهمن جشن سپندارمذگان امشاسپند مینوی مهر پاک، عشق مادری،فروتنی ، بردباری، سود رسانی و آبادانی زمین بر ایرانیان به ویژه بانوان دلسوز و فداکار این سرزمین اهورایی خجسته باد.

درود
جشن اسفندگان، روز پنجم اسفند ماه، روز زن ایرانی پیشاپیش بر همه زنان ایرانی فرخنده باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد