ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

شهروند نمونه اصفهانی درگذشت

  

مارو غازاریان، شهروند نمونه اصفهانی از میان ما رفت

در آستانه سال نوی میلادی، خبری بسیار بد همه دوستداران محیط زیست و فعالان میراث فرهنگی اصفهان را اندوهناک ساخت. خبر درگذشت «مارو غازاریان» از همشهریان ارمنی ما و یکی از فعالان سازمان‌های مردم نهاد اصفهان را شنیدم اما باور نکردم و فوری با تلفن همراه او تماس گرفتم. تلفن او خاموش بود. به مادرش زنگ زدم، سراغ خانم غازاریان را گرفتم، مادرش بغض کرد و گفت: «مارو پیش خدا رفت». علت را پرسیدم. گفت: «شب خوابید و صبح بیدار نشد، گویا در خواب سکته کرده است». برای همه دوستانش که چند سال است او را می‌شناسند، این خبر بسیار باورنکردنی و ناراحت‌کننده است. او را از سال 1382 که به عضویت کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ درآمد، می‌شناختم. او یکی از اعضای جوان و فعال کانون بود که در همه جلسات هفتگی حضوری فعال داشت و هر هفته با یک فهرست بلندبالا از پیشنهاداتش برای بهبود وضعیت میراث فرهنگی و طبیعی اصفهان ما را متوجه مسئولیت سنگینمان در برابر شهرمان می‌کرد و همه ما را به خاطر کم‌کاری‌هایمان شرمنده می‌ساخت. او بسیار به فرهنگ ایران عشق می‌ورزید و برای من بسیار ارزش داشت که یک همشهری ارمنی‌ام آن ‌قدر به شاهنامه فردوسی علاقه داشت که هرگز در جلسات شاهنامه‌خوانی غیبت نمی‌کرد و شاهنامه را با لهجه شیرین ارمنی‌اش می‌خواند و همیشه تاکید می‌کرد که باید این نشست‌ها را با جدیت برگزار کنیم.

در مواقعی که برای نگارش مقالاتی درباره ارامنه به کتابی نیاز داشتم مارو غازاریان تنها کسی بود که به یاری من می‌آمد و کتاب یا منبع مورد نیاز را پیدا می کرد و می آورد؛ او را برای تهیه کتاب «اعیاد کلیسای ارمنی» که مدتی نایاب بود و برای تهیه منابعی در مورد نسل کشی ارامنه بسیار بسیار به زحمت انداختم.

مارو غازاریان همواره سعی می کرد تا زمینه آشنایی بیشتر همشهریان غیر ارمنی را با فرهنگ ارامنه اصفهان فراهم کند، برای همین، یک تنه برنامه‌هایی همچون دیدار با استاد لئون میناسیان، گردشگری در محله جلفای اصفهان، بازدید از کلیساهای ارامنه و موزه کلیسای وانک و شرکت در جشن‌های ارامنه را ترتیب می‌داد و دوستانش را در سازمان‌های مردم نهاد به شرکت در این برنامه‌ها تشویق می‌کرد. آخرین‌بار همین چند ماه پیش بود که به همت او، از طرف خلیفه‌گری ارامنه برای شرکت در مراسم یادبود نسل کشی ارامنه در 24 آوریل به باشگاه آرارات دعوت شدیم و فرصت یافتیم تا در سالروز این فاجعه دردناک تاریخی با هموطنان ارمنی همدردی کنیم.

 یکی از نگرانی‌های جدی مارو غازاریان در چند ماه اخیر، تخریب بافت ارمنی‌نشین روستاهای ارامنه در منطقه فریدن اصفهان بود. مارو که خودش در یکی از روستاهای ارمنی‌نشین فریدن به دنیا آمده بود از این که شاهد بود خانه‌های تاریخی ارامنه در روستاهای فریدن توسط افراد غیر ارمنی خریداری و تخریب می‌شوند و رفته رفته ترکیب جمعیتی آنجا در حال تغییر است، بسیار ناراحت و نگران بود.

مارو غازاریان فرزند غازار در تاریخ 7/1/1344 در روستای سینگرد از توابع فریدن اصفهان دیده به گیتی گشود. او به زبان های ارمنی، فارسی، لری و ترکی آشنایی داشت. وی دارای دیپلم بازرگانی بود ولی به رشته های مختلف هنری همچون گلدوزی، خیاطی، قالی بافی، و آرایشگری نیز علاقه داشت.  

مارو غازاریان افزون بر عضویت در کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ ( از تاریخ 16/ 7/1382) در چند انجمن و کانون دیگر اصفهان همچون طبیعت یاران، جمعیت زنان مبارزه کننده با آلودگی محیط زیست و مثنوی پژوهان و انجمن نجوم نیز حضوری فعال داشت و از مدافعان سرسخت محیط زیست اصفهان بود و همواره از نگرانی‌هایش درباره آلودگی هوای اصفهان و خشکی آب زاینده برایمان می‌گفت. او با انتقادات و پیشنهادات خود به نهادهای شهری یکی از شهروندان تاثیر گذار اصفهانی بود و از هر فرصتی برای نوشتن نامه‌های از سر دلسوزی به مسئولان غیر مسئول، در یادآوری وظایفشان استفاده می‌کرد، از این روی در بیشتر نهادهای شهری او را می‌شناختند و به نظراتش توجه می‌کردند و به همین خاطر چند سال پیاپی به عنوان شهروند نمونه و دلسوز اصفهانی انتخاب شد.

مارو غازاریان اگرچه در شمار اقلیت‌های دینی اصفهان بود اما با حضور فعالانه خود در جمع شهروندان اصفهانی نه تنها هرگز در اقلیت قرار نداشت بلکه بیشتر از بسیاری کسان، برای شهرش نگران بود و برای بهبود وضعیت آن تلاش می‌کرد.  

مارو جان، یادت همیشه با ما و جای تو همیشه سبز خواهد بود و همه دوستانت، ششم ژانویه و سال نوی میلادی را پیشایش به تو تبریک می‌گویند. 

            

                                                 مارو غازاریان در میانه تصویر،  

                  در نشست هفتگی کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ به تاریخ 22/4/1383

   

مارو غازاریان در میان شماری از اعضای کانون، ردیف جلو نفر دوم از سمت چپ- فروردین 89

    

  مارو غازاریان در مراسم یادبود نسل کشی ارامنه،  

باشگاه آرارات 24 آوریل2010 ، نفر دوم از سمت چپ  

 

*با سپاس از دوست گرامی مهرداد سپهر به خاطر فرستادن عکس‌ها*

نظرات 9 + ارسال نظر
مهرداد سپهر 5 دی 1389 ساعت 01:34 ق.ظ

درود به راستی خبر درگذشت دوست عزیز مان خانم غازاریان به سان یک شوک بزرگ بود. انسانی که با تلاش و پشتکار فراوانش در انجمن های فرهنگی اصفهان الگو یی همیشگی بود برای اکثریتی که او را اقلیت می دانستند.اینجانب از همین جا تاسف قلبی خودم را به تمامی دوستداران او بو یژه خانواده اش ابراز می نمایم. روحش شاد و یادش همیشه با ما باد.

دوست گرامی سپاسگزارم

شبنم آرین 5 دی 1389 ساعت 11:50 ق.ظ

روحش شاد...

[ بدون نام ] 5 دی 1389 ساعت 02:13 ب.ظ

درود

واقعا شوک بزرگی بود.وقتی اس ام اس آقای دکتر را گرفتم باورم نشد و به خودم امیدواری دادم که اسم را اشتباه می کنم و فورا سایت ایران نامه رادیدم و... خبر سنگینی بود و هنوز باور کردنش سخت.
روحش شاد و یادش گرامی.

خدا رحمتش کنه ، آدم های خوب مرگ آرام و خوبی هم دارند . خدا خیلی دوستش داشته که اینقدر آرام به خواب ابدی رفته . به شما و خانواده ایشان و دیگر دوستانتان تسلیت می گم

دوست گرامی، سپاسگزارم

کوروش 5 دی 1389 ساعت 09:00 ب.ظ


زمان چه سبک‌وار می‌گذرد
بیش از سه هزار سال است آخرین جملات خود را در گوش‌های سنگین بشر زمزمه کردی
و آنها را تنها گذاشتی،
با یادگاری از خویش
با سروده‌های مقدست که از لبان مینوی نیک برگرفتی
و با اندیشة بلند خویش آمیختی
و بر لوح دئنای انسانی حک کردی.
امروز پنجم دی‌ماه است
روزی که همه ما، عاشقان تو
فروهر پاکت را درود می‌فرستیم؛

درگذشت اشو زرتشت را به تمامی بهدینان آرامش باد می گوییم

درود بر شما
با توصیفاتی که شما کرده اید نمونه ای زیبا از ایران دوستی اقوام ایرانی را نشان داده اید.روان این بانوی میهن پرست ارمنی شاد باد.
پاینده ایران

درود
بله همین طور است. همه ایرانیان با هر دین و زبان و مرام و قومیت برابرند و همه به ایران عشق می ورزند.

فرزند طبیعت 6 دی 1389 ساعت 10:23 ب.ظ

مرگ پایان کبوتر نیست

خدایش بیامرزاد

ورگینه میرزاخانیان 27 دی 1389 ساعت 05:57 ب.ظ

با عرض سلام خدمت شما دوستان عزیز
من دختر خواهر مارو هستم...
من واقعاَ از همه شما دوستان کمال تشکر را دارم به خاطر همدردی شما...
به خاطر متنی که نوشتید، به خاطر این توصیف زیبا از خاله ام، ...
او واقعاَ عاشق شما بود، عاشق اعضای کانون، عاشق شهرش و محیط زیستش، ...
بغضی گلویم را می فشارد از اینهمه دوستدار...
و من به جای خاله ام، در هر جایی که در توانم باشد، کمال همکاری را با شما انجام خواهد داد، ...
با تشکر

درود
ورگینه جان
من هم از شما به خاطر پیام مهرآمیزتان سپاسگزارم.
مارو جان یکی از بهترین دوستان ما بود.
او چند ماه قبل از درگذشتش یک قطعه شعر ارمنی را درمورد ایران، سروده یکی از فامیل هایش در ارمنستان، تهیه کرده بود که می خواست در ایران نامه منتشر شود.
اگر شما از این قطعه شعر ارمنی اطلاع دارید و یا می توانید نسخه ای از آن را تهیه کنید، متن ارمنی آن را همراه با ترجمه فارسی آن به همراه نام سراینده برای من به نشانی زیر بفرستید:
drshahinsepanta@yahoo.com

ورگینه جان
امیدوارم شما همیشه شاد و سالم باشید و شما را هم همیشه فعال و پویا در همه زمینه ها ببینیم.

ورگینه میرزاخانیان 27 دی 1389 ساعت 06:00 ب.ظ

آقای دکتر شاهین سپنتا
کمال تشکر را به طور مخصوص از شما داریم، به خاطر این لطف بزرگ و این متن زیبا...
به خاطر همدردی که ابراز داشتید...

درود
ورگینه جان
یادکردن از خوبی های مارو جان در هنگام از دست دادنش تنها کاری بود که می توانستیم در این لحظات انجام دهیم.
خیلی مراقب مادر مارو باشید چون می دانم که اکنون به خاطر از دست دادن چند نفر از فرزندانش داغدار است. البته می دانم زن قوی و فهمیده ای هست اما باید در این روزها بیشتر در کنارش باشید.
امیدوارم سال نوی میلادی سالی خوب و خوش و شاد برای خانواده شما باشد و غم نبینید./ شاهین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد